تاریخچه انبوهسازی در ایران و جهان
مقدمه
روش انبوهسازی (mass housing یا mass construction) از ابتدای قرن بیستم شکل گرفت تا پاسخگوی رشد سریع جمعیت شهری باشد. این رویکرد بر تولید سریع، اقتصادی و استاندارد مسکن تمرکز دارد. ابتدا در کشورهای صنعتی اجرا شد و سپس در ایران نیز به عنوان راهکاری مؤثر در تأمین خانه برای اقشار متوسط و کمدرآمد پذیرفته شد.
در این مقاله، ابتدا به سیر شکلگیری و تکامل انبوهسازی در جهان میپردازیم، سپس تجربههای ایران را بررسی خواهیم کرد. ضمن پرداختن به نمودهای تاریخی، عوامل مؤثر، چالشها و دستاوردها نیز ذکر خواهد شد.
—
انبوهسازی در جهان
دوران پیش از جنگ جهانی اول و جنبش باغشهر
ایدههای اولیه انبوهسازی با طرحهایی مانند Garden City در انگلستان توسط اَبِنزر هاوارد (۱۹۰۲) آغاز شد. این طرحها با تأکید بر ترکیب فضای سبز، خانههای کمتراکم و کارکنان صنایع شعار “خانه و باغ برای همه” را سر دادند. آثار اولیه مانند Bournville و Letchworth به عنوان دورههای پیشانبوهسازی محسوب میشوند .
بین دو جنگ و معماری مدرن
پس از جنگ اول جهانی، نیاز به انبوهسازی بیشتر حس شد. جنبش CIAM و معمارانی چون لوکوربوزیه پیشنهاد دادند که ساختمانها به صورت بلوکهای تکرارشونده و مدولار ساخته شوند. نمونههای برجسته این دوره: Unité d’Habitation فرانسه و پروژههای مسکن اجتماعی آلمان .
دوران بعد از جنگ جهانی دوم
با بازسازی گسترده اروپا و بحران مسکن، انبوهسازی دولتی در کشورهای اروپایی شکل گرفت. طرحهای جدید شهری (New Towns) در بریتانیا پس از قانون New Towns Act 1946، مانند Milton Keynes، ایجاد شدند . در ایالات متحده، پروژههایی مانند Levittown نیویورک توسط ویلیام لوییت پایهگذاری شد که نماد دهکدههای حومهای برای تازهنفسها بود .
در شوروی، چین و بخشهایی از اروپای شرقی، بلوکهای مرتفع بتنی (slab blocks یا commie blocks) برای اسکان سریع جمعیت شهری احداث شد . نمونه معروفی مانند پیچ-ایت-ایگو (Pruitt-Igoe) ساخته شد که بعدها به نماد شکست در انبوهسازی تبدیل گردید .
دوره مدرن
در دهههای اخیر، انبوهسازی با فناوری پیشرفتهتری مثل BIM و پیشساختهها ادامه یافته است. پروژههایی مانند Habitat 67 در مونترال نمونهای نوگرا هستند . کشورهای پیشرفته مانند وین سیستم استاندارد و نگهداری مستمر را اجرا کردهاند.
—
انبوهسازی در ایران
دهه ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۹ (۲۰۴۰–۱۹۵۰ میلادی)
ایران پس از کودتای ۱۳۲۰ و با انقلاب سفید دوران پهلوی، نیاز به مسکن ارزان احساس شد. برنامههایی همچون ایجاد وزارت آبادانی و مسکن (۱۳۴۲) و شورایعالی شهرسازی (۱۳۴۵) برای هماهنگی این امر شکل گرفت .
دهه ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰ (۱۹۵۰–۱۹۶۵ میلادی)
پروژههایی مانند چارسد دستگاه (۱۳۲۳–۱۳۲۵)، نرماک (۱۳۳۰–۱۳۳۴)، نازیآباد (۱۳۳۰–۱۳۳۷) و کوی کان (۱۳۳۶–۱۳۳۸) اجرا شد . اینها از نخستین نمونههای انبوهسازی با مشارکت دولت و بخش خصوصی در حومه تهران بودند.
توسعه پس از ۱۳۵۰
با رشد سریع جمعیت شهری، انبوهسازی بهصورت گسترده ادامه یافت. با طرحهای توسعه شهری و مسکن اجتماعی در دهه ۵۰، نرخ سالانه واحد مسکونی ۳٪ افزایش یافت .
پس از انقلاب و جنگ تحمیلی
در دهه ۱۳۶۰، انبوهسازی با هدف بازسازی مناطق آسیبدیده و تأمین مسکن مربیان و رزمندگان ادامه یافت که بیشتر با همکاری بانکها و بنیاد مسکن انجام شد .
دهههای اخیر
در دهههای ۷۰ و ۸۰، تمرکز بر مسکن مهر و طرح نهضت ملی مسکن بهعنوان بزرگترین تجربه انبوهسازی کشور مطرح بوده، اگرچه کیفیت و زیرساخت خدماتی هنوز چالشبرانگیز است.
—
ویژگیها و عوامل مؤثر
استانداردسازی و فناوری
هرمرحله از تاریخ انبوهسازی با ورود فناوریهای نو مانند مدولار، پیشساخته، BIM، چاپ سهبعدی و غیره ارتقا یافته است. در دهههای اخیر، پروژههای صنعتیسازی شتاب گرفتهاند.
نقش دولت و سیاستگذاری
در مراحل مختلف، دولت یا با حاکمیت مستقیم و یا با سیاستگذاری، انبوهسازی را هدایت کرده است. از برنامههای توسعه تا مسکن مهر، سیاستهای کلیدی، نقش تعیینکننده داشتهاند.
تأمین منابع مالی
لندوام بانکی، مشارکت بخش خصوصی و مشارکت بینالمللی منابع مالی مهمی هستند. در ایران شکلگیری وزارت مسکن و بانکهای مسکن، سکوی اصلی تأمین سرمایه بودهاند.
اقلیم و فرهنگی
در ایران چالش اصلی عدم تناسب طرحهای انبوه با اقلیم گرم و خشک یا سرد است. نمونههایی مانند نرماک و نازیآباد نتوانستند بهخوبی فرهنگ و اقلیم را لحاظ کنند.
—
دستاوردها و کاستیها
دستاوردها
افزایش قابل توجه مسکن: رشد سریع واحدهای مسکونی در دهههای ۵۰ تا ۹۰.
دسترسپذیری اقتصادی: خانههای ارزانتر برای اقشار متوسط و کمدرآمد.
سرعت اجرا: کاهش زمان ساخت بهواسطه فناوریهای پیشساخته.
کاستیها
کیفیت ساخت و طراحی: پروژههای بزرگ اغلب یکنواخت و فاقد هویت محلی هستند.
زیرساختهای ناکافی: فقدان همزمان خدماتی مانند حملونقل، آب و برق.
نگهداری ضعیف: نبود سیستم تضمین کیفیت مستمر پس از ساخت.
—
تحلیل مقایسهای
جهان
در اروپا، مدل مسکن اجتماعی تحت حمایت دولتی با کیفیت بالا اجرا شد (وین، پاریس، دانمارک) . اما در آمریکا، پروژههایی همچون Pruitt-Igoe با سقوط مواجه شدند . دو رویکرد متضاد ولی آموزنده در سیر تاریخ انبوهسازی است.
ایران
ایران بیشتر به سمت سیاستگذاری دولتمحور گرایش داشت، اما با ضعف in طراحی شهری و زیرساختها روبرو بوده است. تجربه بینالمللی نشان میدهد که انبوهسازی اگر با کیفیت بالا، خدمات اجتماعی و طراحی بومی همراه باشد، پایدارتر است.
—
درسهای آموخته
1. هماهنگی با زیرساخت و خدمات عمومی: انبوهسازی بدون توسعه همزمان خدمات شهری ناکام میماند.
2. تطبیق با اقلیم و فرهنگ: طراحی بومی و قابل انعطاف، کیفیت زندگی را بهبود میبخشد.
3. ذخیره نگهداری بلندمدت: حفظ و مرمت مستمر لازمه پایدارسازی مجتمعهاست.
4. مشارکت چندسویه: تأمین اعتبار، مشورت و طراحی باید بین دولت، بخش خصوصی و انجمنهای تخصصی تقسیم شود.
5. کاربرد فناوریهوشمند: مانند BIM، پیشساخته و چاپ سهبعدی، با هدف سرعت، کیفیت و کاهش هزینه.
—
چشمانداز آینده
انبوهسازی وارد مرحلهای ترکیبی شده که فناوری و طراحی شهری را با هم میآمیزد. آیندهای روشن پیشبینی میشود اگر به موارد زیر اهمیت داده شود:
فناوریهای نوظهور (چاپ سهبعدی، BIM، اینترنت اشیا)
طراحی انعطافپذیر و با کیفیت برای معاصرسازی پروژهها
آموزش مهندسان و مدیران پروژه با دانش جهانی
سیاستگذاری دقیق برای حفظ استانداردها و نظارت در ساخت
تقویت مشارکت مردم و ساکنان در تصمیمگیری
—
نتیجهگیری
انبوهسازی پاسخی ضروری به نیاز بیوقفه مسکن در قرن بیستم و بیستویکم بود. تاریخ جهان نشان میدهد که مدلهایی با طراحی استاندارد، توجه به خدمات شهری و فناوری هوشمند موفق بودهاند. ایران نیز، بهویژه پس از انقلاب و در دوران پهلوی، تجربههایی ارزشمند دارد، هرچند با کاستیهایی در زیرساخت و طراحی فرهنگی مواجه است.
اگر مسیر آینده با یادگیری از اشتباه و الگوگیری از نمونههای موفق همراه باشد، انبوهسازی میتواند به تولید مسکن مقرونبهصرفه، پایدار و انسانی کمک کند.